دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 15هزارگزی شمال سنقر. سکنۀ آن 265 تن. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 15هزارگزی شمال سنقر. سکنۀ آن 265 تن. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 195 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 195 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. واقع در 52هزارگزی شمال باختری درمیان 10هزارگزی شمال راه عمومی بیرجند به درح، با 284 تن سکنه آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. واقع در 52هزارگزی شمال باختری درمیان 10هزارگزی شمال راه عمومی بیرجند به درح، با 284 تن سکنه آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان شراء سفلی از بخش وفس شهرستان اراک، واقع در 19 هزارگزی جنوب باختری کمیجان، سر راه میلاجرد و دیزآباد. در جلگه قرار گرفته و سردسیر است و 445 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و محصولش غلات و پنبه ونخود و انگور و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان شراء سفلی از بخش وفس شهرستان اراک، واقع در 19 هزارگزی جنوب باختری کمیجان، سر راه میلاجرد و دیزآباد. در جلگه قرار گرفته و سردسیر است و 445 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و محصولش غلات و پنبه ونخود و انگور و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 12هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 12هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 45 هزارگزی جنوب باختری کهنوج بر سر راه مالرو کهنوج به رودان واقع شده و 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 45 هزارگزی جنوب باختری کهنوج بر سر راه مالرو کهنوج به رودان واقع شده و 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان بادرود بخش نطنز شهرستان کاشان در 32هزارگزی شمال نطنز. دارای 1100 تن سکنه است. آب آن از چهار رشته قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان بادرود بخش نطنز شهرستان کاشان در 32هزارگزی شمال نطنز. دارای 1100 تن سکنه است. آب آن از چهار رشته قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
که به ده زبان سخن گوید، کنایه از کسی که هر بار یک گونه حرف زند. متلون. مقابل یک دل و یک زبان: دلارام گفت ای شه نیکدان نه هر زن دودل باشد و ده زبان. اسدی. در گوشه ای بمیر و پی توشۀ حیات خود را چو خوشه پیش خسان ده زبان مخواه. خاقانی. و هر که چون سوسن ده زبان و چون لاله دو روی گشتست روزگارش به خنجر تیز چون بنفشه زبان از راه قفا بیرون کشیده است. (سندبادنامه ص 17). کای سوسن ده زبان چه بودت کاندیشۀ من زبان ربودت. نظامی
که به ده زبان سخن گوید، کنایه از کسی که هر بار یک گونه حرف زند. متلون. مقابل یک دل و یک زبان: دلارام گفت ای شه نیکدان نه هر زن دودل باشد و ده زبان. اسدی. در گوشه ای بمیر و پی توشۀ حیات خود را چو خوشه پیش خسان ده زبان مخواه. خاقانی. و هر که چون سوسن ده زبان و چون لاله دو روی گشتست روزگارش به خنجر تیز چون بنفشه زبان از راه قفا بیرون کشیده است. (سندبادنامه ص 17). کای سوسن ده زبان چه بودت کاندیشۀ من زبان ربودت. نظامی
دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 5هزارگزی شمال ورامین و 4هزارگزی شمال راه آهن و راه شوسۀ ورامین به تهران. هوای آن معتدل و دارای 311 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی کاری است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 5هزارگزی شمال ورامین و 4هزارگزی شمال راه آهن و راه شوسۀ ورامین به تهران. هوای آن معتدل و دارای 311 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی کاری است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان جلالوند بخش مرکزی کرمانشاهان. واقع در70هزارگزی جنوب کرمانشاه. سکنۀ آن 250 تن. آب آن از زه آب رود خانه محلی و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان جلالوند بخش مرکزی کرمانشاهان. واقع در70هزارگزی جنوب کرمانشاه. سکنۀ آن 250 تن. آب آن از زه آب رود خانه محلی و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان میاندربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 48هزارگزی شمال باختری کرمانشاه. سکنۀ آن 150 تن می باشد. آب آن از سراب ایوان تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان میاندربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 48هزارگزی شمال باختری کرمانشاه. سکنۀ آن 150 تن می باشد. آب آن از سراب ایوان تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان سلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان. واقع در سی هزارگزی جنوب زرند. سکنۀ آن 96 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان سلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان. واقع در سی هزارگزی جنوب زرند. سکنۀ آن 96 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان غاربخش ری شهرستان تهران. واقع در 5هزارگزی باخترری. سکنۀ آن 176 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان غاربخش ری شهرستان تهران. واقع در 5هزارگزی باخترری. سکنۀ آن 176 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)